چهارشنبهسوری؛ جشنی ایرانی و کهن
گروه جامعه: متاسفانه بسیاری از افراد خواسته یا ناخواسته چیزهایی را در مورد ایران باستان میگویند و صفتهایی را به ایرانیان و نیاکان ما نسبت میدهند که درست نیست. از آن جمله، نسبت دادن چهارشنبهسوری به آتشپرستان و ذکر این مطلب که این زرتشتیان آتشپرست هستند! متاسفانه ا ین سخنان نادرست و غیرعلمی که هنوز با شنیدن نام هموطنان زرتشت و زرتشتیان به گوش میرسد، نادرست و توطئه ای برای نابود کردن گذشته ایران و سابقه یکتاپرستی ایرانیان است. جای بسی تاسف است که ما ایرانیان درحالی ا ین سخنان را درباره نیاکان خود به زبان میآوریم که سازمان جهانی یونسکو سال 2003 را، سال بزرگداشت اندیشه های اشوزرتشت نامگذاری میکند.
چهارشنبه
پس از تقسیم ماه به بخشهای کوچکتر به نام هفته، برای هر روز نامی انتخاب شد که چهارشنبه یکی از آنها است. چهارشنبه، پنجمین روز هفته، است اما در مورد این نامگذاری نظرات مختلفی وجود دارد. بسیاری معتقدند که درا یران باستان واژههای شنبه، یکشنبه و چهارشنبه و..... وجود نداشته است و ایرانیان برا ی نامگذاری روزها از نام ایزدان استفاده میکردند، مانند: هرمزد روز، بهمن روز و... اما پس از اسلام، تقسیم بندی ماهها به هفته و هفت روز، پذیرفته شد. بر این اساس بسیاری معتقدند، چهارشنبهسوری متعلق به ایران پس از اسلام است.
جشن سوری یا چهارشنبهسوری
واژه جشن از کلمه (یسنه) آمده که ر یشه اوستایی دارد و به معنی ستایش کردن است. بنابراین معنی واژه جشن، ستایش و پرستش است. هدف از برگزاری جشنها در ایران باستان، ستایش پرودگار، گردهمایی مردم، سرور و شادی، داد و دهش و بخشش به بینوایان و زیردستان بوده است.
سور ( sur) واژهای پهلوی است که به معنای: مهمانی، بزم، جشن، جشن عروسی آمده است و سوری نیز به معنای گل سرخ رنگ، رنگ سرخ، شاد ی و چیزی که به رنگ سرخ باشد مورد استفاده قرا گرفته است.
پس چهارشنبهسوری را میتوان یک جشن و شادی دانست که با سرخی همراه است و ا ین سرخی همان آتش است. اما اگر بپذیریم که چهارشنبهسوری همان جشن سوری است و جشن سوری به معنای ستایش آتش؛ نباید این ترکیب ما را به اشتباه بیاندازد که مردم آتش را به عنوان خدا ستایش میکردند. همانطور که پیشتر گفته شد هر چیز خوبی به خدا نسبت داده میشود و در این میان روشنایی آتش که مهمترین نقش را در زندگی بشر بازی میکند، نشانی از حضور خداوند است. اگر بخواهیم برای این نوع ستایش مثالی ذکر کنیم میتوان به ستایش کعبه که قبله مسلمانان است اشاره کرد. آیا مسلمانان در کعبه به ستایش سنگ میپردازند یا به ستایش خداوند؟
بدون شک کعبه مکانی روحانی است که انسان را به یاد خدا میاندازد و انسانی که به سوی آن سجده میکند، نه برای سنگ که برای بزرگی خداوند به خاک افتاده است. توجه به آتش و احترام به آن نیز برای انسان ایران باستان چنین بوده است و هم اکنون نیز در بسیاری از ادیان، روشن کردن آتش پیش از نیایش مرسوم است که میتوان برا ی مثال به (روشن کردن شمع) در مکانهای مقدس اشاره کرد. پس جشن سوری یا چهارشنبهسوری مراسمی است که مردم در کنار آتش به شادی میپردازند و این شادی نوعی ستایش و سپاس از خداوند است که با پایان دادن به زمستان و تولد بهار و سبزی به آنها زندگی تازه میبخشد.
چهارشنبهسوری
ایرانیان از دیرباز برای مراسم نوروزی، آداب و سنت های خاصی را اجرا میکردند که تا به امروز ادامه دارد. هوای خوب و بارانی اسفندماه، خانه تکانی منازل در شهر و روستا، سبزه گره زدن در خانهها و... همه از علائم فرا رسیدن سال نو است، اما نشانه ای که همه باور میکنند، سال جدی در راه است، همان چهارشنبهسوری میباشد. آخرین سهشنبه سال را شب چهارشنبهسوری میگویند، شبی که در حال حاضر تنها بوته سوزانی و از آتش پریدن از آن باقی مانده است.
از یکی، دو روز به شب چهارشنبه سور ی مانده، آبهای حوض و حوضچههای خانه را خالی و عوض میکردند. به این صورت که تعدادی از خانمها ظروف دم دستی و سپس هر چیز کثیف شستنی خود، مانند البسه را داخل هم شسته و آب کشیده و به روی بند پهن میکردند و به نیت اتصال از بغل بهم گره میزدند. پس از آن کمی سرکه و ذغال به حوض و حوضچهها ریخته، آب حوض کش خبر یا دسته جمعی کمک کرده و آ نها را خالی و آبها یشان را به نیت بیرون ریختن سیاهی، کدورت و چرک دل از خانواده به جوی کوچه میریختند و آب تازه که قبلا هر کدام از اهل خانه نبات یا حبه قندی در آن حل کرده بودند، میریزند. آبی که روشنایی و صفای تازه به خانه آورده و کسی تا بلند شدن صدای توپ سال نو و آمدن عمو نوروز حق دست زدن به آن را ندارد.
دومین آداب شب چهارشنبهسوری، خریدن اسباب برای سال تازه و خریدن کوزه نو بود که با ید تا پیش از ظهر روز سه شنبه که شب چهارشنبهسوری به حساب می آید و آفتاب رو به بلندی است، صورت بگیرد. این کوزه را آب میکردند آن روی را طاقچه رو به در اتاق میگذاشتند. سپس تا بلند شدن اذان ظهر برای خریدن اسباب به تکاپو میافتادند. زنها به سراغ اسباب بزک مانند رنگ، روناس، حنا و سرمه و امثال آن میرفتند تا سیاهی و تابناکی موی، مژه، چشم و ابرو ی آنان را زیادتر کند.
از دیگر آداب چهارشنبهسوری میتوان به ا ین مسئله اشاره داشت که اول اینکار بعد از ظهر سه شنبه آخر سال این بود که بخت بسته ها، مثل دختران و بیوه زنان، روانه دباغخانه میشدند تا آب از آن جا بیاورند و رسوم این کار چنین بود که هر یک کوزه یا شیشه ای برداشته، رخت و کفش کهنه پوشیده و در کنار اتاقی که درش رو به جنوب باز میشود جمع شده و از آنجا با هم حرکت کنند و سخنانشان تا دباغخانه همه از بریدن، شکستن، ر یشه کن کردن، پر دادن و سوزاندن و بیرون کردن و مانند آن است تا به دباغخانه برسند.
هوا که رو به تاریکی میرفت، هر خانواده ای کپه ای بوته را باید برای خود نیت میکرد و تفال را میگرفت به ا ین معنی که اگر امری را در نظر داشت که انجام شده یا نخواهد شد؛ اگر شعله آن دیرتر از شعله دیگر کپهها خاموش میشد، آن کار انجام شده، وگرنه به سامان نمی رسید و چون رفع مخاصمه و فرو نشستن منازعه و دفع غم و گرفتاری را در خاطر آورده بود، عکس آن بشارت دهنده میشد که با فرو نشستن آن غائله و گرفتاری خاتمه میپذیرفت، در بر جا ماندن و دیرتر خاموش شدن مطابق آن حکم میکرد.
اگر آتش، جامه یا بدن را سوزانده بود، دشمن بر او غلبه میکرد و اگر در جهیدن به وسط آتش افتاده بود، به نعمت میرسید. اگر بوته ای سر و صدا میکرد، اگر مرد بود به کسب و کار دلخواه و اگر زن بود به اولاد میرسید. همچنین منتظر میماندند تا آخرین شعله آتش خاموش و خاکسترهایشان سرد بشود و آن گاه هر کس مقداری از خاکستر آن را برداشته و ذغالی به آن اضافه میکرد و در پارچه
چرک لباس خود بسته، به آب کنار روان رفته به آب میداد و میگفتند با این عمل سردی، خمودی و سیاهی و غم از زندگی دور میشود. از دیگر اعمال چهارشنبهسوری باید به دور انداختن کوزه کهنه اشاره کرد که پس از بوته سوزی، خاک جاروی اتاق و حیاط را در آن ریخته و از لب بام به کوچه میانداختند.